1. صفحه اصلی
  2. /
  3. وبلاگ
  4. /
  5. مدیریت مالی
  6. /
  7. اقتصاد رفتاری: درک عمیق‌تر...
اقتصاد رفتاری

اقتصاد رفتاری: درک عمیق‌تر رفتارهای اقتصادی انسان

اقتصاد رفتاری، شاخه‌ای نوظهور از علم اقتصاد است که به بررسی تأثیر عوامل روانشناختی، اجتماعی و عاطفی بر تصمیم‌گیری‌های اقتصادی افراد و گروه‌ها می‌پردازد. این حوزه در تقابل با اقتصاد سنتی قرار دارد که فرض می‌کند انسان‌ها موجوداتی عقلانی هستند که همیشه در جهت بهینه‌سازی منافع خود عمل می‌کنند.

تاریخچه مختصری از اقتصاد رفتاری

ریشه‌های اقتصاد رفتاری را می‌توان در آثار پیشگامانی مانند آدام اسمیت، جان مینارد کینز و هربرت سایمون جستجو کرد. با این حال، این حوزه در دهه‌های 1970 و 1980 با کارهای  daniel kahneman، Amos Tversky و Richard Thaler به طور رسمی به عنوان یک رشته مجزا شکل گرفت. این دانشمندان با استفاده از روش‌های تجربی از روانشناسی، نشان دادند که انسان‌ها در بسیاری از موارد به طور منطقی و عقلانی رفتار نمی‌کنند و سوگیری‌های شناختی و رفتاری متعددی بر تصمیم‌گیری‌هایشان تأثیر می‌گذارند.

موضوعات کلیدی در اقتصاد رفتاری

برخی از موضوعات کلیدی که در اقتصاد رفتاری مورد بررسی قرار می‌گیرند عبارتند از:

  • سوگیری‌های شناختی: این سوگیری‌ها الگوهای تفکر و قضاوت هستند که می‌توانند منجر به تصمیم‌گیری‌های غیرمنطقی و غیرعقلانی شوند. برخی از رایج‌ترین سوگیری‌های شناختی عبارتند از:
    • سوگیری لنگر: تمایل به اتکا بیش از حد به اولین اطلاعاتی که دریافت می‌کنیم.
    • عدم تمایل به از دست دادن: ترس از از دست دادن چیزی که قبلاً داشته‌ایم، که می‌تواند منجر به تصمیم‌گیری‌های غیرمنطقی برای حفظ وضعیت موجود شود.
    • خوش‌بینی بیش از حد: تمایل به دست‌کم گرفتن احتمال وقوع رویدادهای منفی.
  • تصمیم‌گیری تحت عدم قطعیت: نحوه تصمیم‌گیری افراد در شرایطی که اطلاعات کامل ندارند.
  • ترجیحات و انگیزه‌ها: عوامل مختلفی که بر ترجیحات و انگیزه‌های افراد تأثیر می‌گذارند، مانند هنجارهای اجتماعی، گذشته هر انسان و ترجیحات او.
  • اقتصاد رفتاری در عمل: کاربرد یافته‌های اقتصاد رفتاری در زمینه‌هایی مانند بازاریابی، مالی، سیاستگذاری عمومی و طراحی رفتاری.

کاربردهای اقتصاد رفتاری

اقتصاد رفتاری کاربردهای متنوعی در دنیای واقعی دارد، از جمله:

  • بازاریابی: شرکت‌ها می‌توانند از یافته‌های اقتصاد رفتاری برای توسعه استراتژی‌های بازاریابی مؤثرتر استفاده کنند، مانند قیمت‌گذاری، تبلیغات و طراحی محصول.
  • مالی: نهادهای مالی می‌توانند از یافته‌های اقتصاد رفتاری برای کمک به افراد در تصمیم‌گیری‌های مالی بهتر، مانند سرمایه‌گذاری، پس‌انداز و وام گرفتن استفاده کنند.
  • سیاستگذاری عمومی: دولت‌ها می‌توانند از یافته‌های اقتصاد رفتاری برای طراحی سیاست‌های مؤثرتر در زمینه‌هایی مانند بهداشت، آموزش و حفاظت از محیط زیست استفاده کنند.
  • طراحی رفتاری: طراحان می‌توانند از یافته‌های اقتصاد رفتاری برای ایجاد محیط‌هایی که رفتارهای مطلوب را تشویق می‌کنند استفاده کنند، مانند ساختمان‌ها، وب‌سایت‌ها و محصولات.

مزایای مطالعه اقتصاد رفتاری

مطالعه اقتصاد رفتاری فواید متعددی دارد، از جمله:

  • درک عمیق‌تر از رفتار انسان: اقتصاد رفتاری به ما کمک می‌کند تا درک عمیق‌تر و ظریف‌تری از نحوه تصمیم‌گیری افراد داشته باشیم.
  • تصمیم‌گیری‌های بهتر: با آگاهی از سوگیری‌های شناختی و سایر عوامل روانشناختی که بر تصمیم‌گیری‌هایمان تأثیر می‌گذارند، می‌توانیم انتخاب‌های عقلانی‌تر و آگاهانه‌تری داشته باشیم.
  • طراحی سیاست‌های مؤثرتر: دولت‌ها و سازمان‌ها می‌توانند از یافته‌های اقتصاد رفتاری برای طراحی سیاست‌ها و مداخلاتی که احتمال موفقیت آنها بیشتر است استفاده کنند.
  • ایجاد محیط‌های کارآمدتر: کسب و کارها می‌توانند از یافته‌های اقتصاد رفتاری برای ایجاد محیط‌های کارآمدتر و پربازده‌تر استفاده کنند.

منابع برای مطالعه بیشتر

اگر علاقه‌مند به مطالعه بیشتر در مورد اقتصاد رفتاری هستید، منابع زیر را می‌توانید در نظر بگیرید:

  • کتاب‌ها:
    • “تفکر، سریع و کند” اثر دانیل کاهنمن
    • “سوگیری: چرا ما به آن چیزی که می‌بینیم، باور داریم، حتی اگر اشتباه باشد” اثر Amos Tversky و Daniel Kahneman
    • “اقتصاد رفتاری” اثر Richard Thaler

همانطور که در بخش‌های قبلی بحث شد، اقتصاد رفتاری به بررسی تأثیر عوامل روانشناختی، اجتماعی و عاطفی بر تصمیم‌گیری‌های اقتصادی افراد و گروه‌ها می‌پردازد. این حوزه نشان می‌دهد که انسان‌ها همیشه موجوداتی عقلانی نیستند و در بسیاری از موارد تحت تأثیر سوگیری‌های شناختی و رفتاری قرار می‌گیرند که می‌توانند منجر به تصمیم‌گیری‌های غیرمنطقی و غیرعقلانی در امور مالی شوند.

در ادامه به بررسی چند نمونه از این سوگیری‌ها و رفتارهای غیرمنطقی می‌پردازیم:

  • اثر لنگر: تمایل به اتکا بیش از حد به اولین اطلاعاتی که دریافت می‌کنیم. به عنوان مثال، فرض کنید شما در حال جستجوی آنلاین برای خرید یک لپ‌تاپ هستید و اولین مدلی که پیدا می‌کنید 1000 دلار قیمت دارد. سپس، شما مدل‌های دیگری را پیدا می‌کنید که قیمت آنها 800 و 1200 دلار است. احتمالاً تمایل دارید که لپ‌تاپ 800 دلاری را به عنوان یک معامله خوب در نظر بگیرید، حتی اگر قیمت آن به اندازه مدل 1000 دلاری ارزنده نباشد.
  • عدم تمایل به از دست دادن: ترس از از دست دادن چیزی که قبلاً داشته‌ایم، که می‌تواند منجر به تصمیم‌گیری‌های غیرمنطقی برای حفظ وضعیت موجود شود. به عنوان مثال، فرض کنید شما سهمی از یک شرکت را خریده‌اید که قیمت آن در حال حاضر 10% پایین‌تر از قیمتی است که شما آن را خریده‌اید. ممکن است تمایل داشته باشید سهم خود را نگه دارید، حتی اگر بدانید که احتمالاً در آینده ارزش آن بیشتر نخواهد شد، فقط به این دلیل که نمی‌خواهید ضرر کنید.
  • خوش‌بینی بیش از حد: تمایل به دست‌کم گرفتن احتمال وقوع رویدادهای منفی. به عنوان مثال، فرض کنید شما در حال برنامه‌ریزی برای تعطیلات هستید و هواشناسی احتمال بارش باران را در روز سفر شما پیش‌بینی می‌کند. با این حال، شما ممکن است به دلیل خوش‌بینی بیش از حد، تصمیم بگیرید که به هر حال سفر خود را انجام دهید، و در نهایت با بارش باران و خراب شدن تعطیلات خود مواجه شوید.

اینها تنها چند نمونه از سوگیری‌های شناختی و رفتاری هستند که می‌توانند بر تصمیم‌گیری‌های مالی ما تأثیر بگذارند. با آگاهی از این سوگیری‌ها، می‌توانیم تلاش کنیم تا آنها را در تصمیم‌گیری‌های خود به حداقل برسانیم و انتخاب‌های عقلانی‌تر و آگاهانه‌تری داشته باشیم.

علاوه بر سوگیری‌های شناختی، عوامل دیگری نیز می‌توانند بر رفتارهای غیرمنطقی ما در امور مالی تأثیر بگذارند، از جمله:

  • احساسات: احساساتی مانند ترس، طمع و هیجان می‌توانند ما را به سمت تصمیم‌گیری‌های هیجانی و غیر عقلانی در امور مالی سوق دهند.
  • هنجارهای اجتماعی: ما ممکن است تحت تأثیر هنجارهای اجتماعی در گروه‌های خود قرار بگیریم و تصمیماتی بگیریم که با ارزش‌ها و اهداف شخصی ما همسو نیستند.
  • بازاریابی: شرکت‌ها از تکنیک‌های مختلف بازاریابی برای متقاعد کردن ما به خرید محصولات و خدماتی استفاده می‌کنند که ممکن است به آنها نیاز نداشته باشیم یا از آنها به طور کامل استفاده نکنیم.

درک اقتصاد رفتاری می‌تواند به ما کمک کند تا این عوامل را بهتر درک کنیم و از آنها برای بهبود تصمیم‌گیری‌های مالی خود استفاده کنیم.

اقتصاد رفتاری در عمل: مثال‌هایی از دنیای واقعی

  • ایجاد انگیزه برای رفتارهای سالم: از یافته‌های اقتصاد رفتاری می‌توان برای ایجاد انگیزه در افراد برای اتخاذ رفتارهای سالم‌تر، مانند ورزش بیشتر، خوردن غذاهای سالم‌تر و عدم مصرف دخانیات استفاده کرد. به عنوان مثال، یک برنامه تشویقی می‌تواند از اثر پاداش برای تشویق افراد به شرکت در فعالیت‌های ورزشی با ارائه پاداش برای رسیدن به اهداف تناسب اندام استفاده کند.
  • افزایش نرخ تبدیل به مشتری: از یافته‌های اقتصاد رفتاری می‌توان برای افزایش نرخ تبدیل به مشتری استفاده کرد. به عنوان مثال، یک کمپین ثبت‌نام در یک رویداد و یا یک طرح تشویقی خرید می‌تواند از اثر FOMO (ترس از دست دادن) برای تشویق افراد به ثبت‌نام یا خرید با تأکید بر اینکه دوستان و همسایگان آنها در حال ثبت‌نام هستند استفاده کند.
  • کاهش مصرف انرژی: از یافته‌های اقتصاد رفتاری می‌توان برای کاهش مصرف انرژی استفاده کرد. به عنوان مثال، یک شرکت انرژی می‌تواند از اثر بازخورد اجتماعی برای تشویق افراد به مصرف کمتر انرژی با ارائه اطلاعاتی به آنها در مورد اینکه چگونه مصرف آنها با همسایگانشان مقایسه می‌شود استفاده کند.

نتیجه‌گیری

اقتصاد رفتاری حوزه هیجان‌انگیزی است که به ما کمک می‌کند تا رفتار انسان را در دنیای واقعی بهتر درک کنیم. با درک سوگیری‌های شناختی و رفتاری و سایر عواملی که بر تصمیم‌گیری‌های ما تأثیر می‌گذارند، می‌توانیم انتخاب‌های عقلانی‌تر و آگاهانه‌تری داشته باشیم و زندگی خود و جامعه را بهبود ببخشیم.

آنچه در این مطلب میخوانید !
ریسک‌پذیر هستید یا ریسک‌گریز؟من مائده مولانا هستم و در این مطلب قصد دارم درباره تفاوت‌های...
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
اقتصاد رفتاری